ویترین، جایی برای نمایش بهترین اجناس مغازه است، اجناسی که در حقیقت چشم و چراغ مغازه بوده و باعث جلب نظر و در نهایت خرید مشتری میشود و غالب خریداران نیز در گشتوگذارهای خود در بازارها و مراکز خرید، بیش از هر چیز چشم به ویترینها دارند. اما امروزه همین ویترینها گاهی نقش بسیار اثرگذاری بر فرهنگ پوشیدگی در جامعه ایفا کرده و به نوعی جریان مد را در جامعه ما خطدهی میکنند، اینکه امسال چه لباسی را چگونه بپوشیم!
ماجرای این ویترینهای رنگی و دلبرانه جایی بغرنج میشود که در نقطه مقابل حجاب و متعاقباً عفاف میایستد، میپرسید چگونه؟ زمانی که در پرترددترین نقطه شهر قدم میزنید و ویترینهای رنگین لباسهای ضدفرهنگی دلبرانگی میکند. زمانی که مانتوها به پیراهنهایی کوتاه بدل شده و دیگر معنای پوشیدگی اسلامی را از دست میدهد. زمانی که همین لباسهای نازک و کوتاه به شکلی جذاب در چشم و ذهن مردم جای گرفته و عادی میشود و البته، لباسهای پوشیده و مناسب نیز به راحتی گیر نمیآید!
آری، همه این اتفاقات در دل همین ویترینها رخ میدهد و بانوی ایرانی که تا سالهای قبل مانتویی نسبتاً مناسب بر تن داشت، امروز با جریانسازی همین ویترینها لباسهایش کوتاهتر و کوتاهتر شده، آنقدر سریع که حتی خودش هم متوجه این هجمه ضدفرهنگی نشده است.
آیا تاریخ و تمدن بلند آوازه بانوان ایرانی که همواره مظهر حجب و حیا بودهاند این است که دنباله رو جریانی باشد که از غرب خودباخته سرچشمه میگیرد؛ همانجایی که به نام دفاع از آزادی و حقوق زنان، جایگاه زن را به کمترین حد خود تنزل دادهاند و حال آنکه اسلام از خلقت «زن» بر خود بالیده و کرامتی عظیم به او بخشیده است.
امروز، جریان ضدفرهنگی ویترینها در جای جای کهن شهر دین و اخلاق «تبریز» به چشم میخورد و دل را میآزارد؛ حتی شهرستانها نیز از این تأثیرات منافی عفت عمومی در امان نمانده و روز به روز دامنه جریان ویترینهای ضدفرهنگی گستردهتر میشود و این درحالی است که مردم غیرتمند تبریز از دیرباز مقید و باورمند به حجاب و عفاف بوده و مردان به غیرتشان و زنان به حجاب و عفتشان شناخته شدهاند.
حال در این کهن شهر غیرت و عفت، تعداد خانه ملزومات و محصولات حجاب به کمتر از تعداد انگشتان دست آنهم در گوشه و کنار شهر رسیده و ویترینهای ضدفرهنگی هر روز بدتر از دیروز مقابل دیدگان جولان داده و به پوشش و مد جامعه خط میدهند.
مهری هاشمزاده ایکنای آذربایجان شرقی
انتهای پیام